.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
مداحی و مساله ای به نام «زبان حال»
مهدی انشایی

شمال نیوز: یکی از اموری که ذاکران و مداحان در برنامه خود دارند بیان «زبان حال» است که قصد داریم اندکی پیرامون آن بحث کنیم . در «زبان حال» اساسا ادعای خبر ندارند تا بگویی که از منبع معتبر باید نقل کنی، بلکه می گویند مثلا در موقعیت فلان مصیبت، قاعدتا و بر اساس حدس، یک چنین حال و هوایی داشته اند یا به چنین فکری رفته اند، به حکم عاطفه انسانی یا… یعنی چنین جمله ای یا در کلیت شبیه به آن را با خود یا با طرف مقابل خود گفته اند. و البته مداحان گاهی از حد زبان حال هم فرا رفته به «عملِ حال» هم رسیده اند یعنی عملی را هم نسبت می دهند اما از باب و جنسِ «زبان حال» یعنی قاعدتا و براساس محکمات عاطفی و عقلی یا اخلاقی یا… یک کاری در این حدود و ثغور انجام داده اند.

از مزایای «زبان حال» این است که ذاکر و مداح دست خود را در آن بازتر می بیند و تا حدودی از قید و بند اینکه مبتنی بر اسناد و مقاتل معتبر سخن بگوید خود را رها می یابد.
گاهی اوقات آنقدر بر این روش تاکید می شود که احساس می شود اساسا این همه اصرار امثال آقای مطهری بر جلوگیری از تحریف و نقل معتبر بی وجه بوده و اگر ایشان (استادمطهری) و امثال ایشان اندکی توجه به مقوله زبان حال داشتند اصلا این حرف ها را بر زبان و قلم جاری نمی کردند و اساسا اصرار بر نقل معتبر بی وجه است چراکه اینجا بحث عاطفه و زبان حال و… اینهاست.
واقعیت این است که زبان حال باید درست بازشناسی و تعریف شود و دانسته شود که آیا قواعدی برآن حکم فرما نیست؟ اینجا مجال کار دقیق و مبسوط نیست اما اجمالا باید دانست:
اولا زبان حال وکلا مداحی خود یک فن معانی بیانی و بلاغت افزاست و در جای خود اگر استفاده شود بسیار خوب و مفید و اثرگذار است پس در درجه اول حداقلی از آشنایی با ادبیات و معانی و بیان و بدیع و کلا علوم بلاغی لازم است تا فرد بتواند یک زبان حال خوب بلکه اساسا یک مداحی پاکیزه و درست ترتیب دهد. ثانیا هر زبان حالی در بستر خبر یا خبرهایی معنا پیدا می کند مثلا (۱) فلان یار امام علیه السلام شهید شده و(۲) فلان خاطره یا قصه را هم با امام علیه السلام داشته، حالا این دو خبر(۱و۲) دستمایه ای می شوند برای یک خیال پردازی ادیبانه و خلق حال و هوایی بین امام علیه السلام و این یار وفادار؛ در این حالت باید اصل آن دو خبر معتبر باشند و نمی توان به صرف اینکه زبان حال می گوییم نسبت به سند بستر خبرهایی که این زبان حال در آن تولد می یابد بی تفاوت باشیم و بگوییم: آقا سخت نگیرید داریم زبان حال می گوییم!
ثالثا زبان حال یعنی آن حال و هوایی که ما برای امام معصوم علیه السلام یا یار وفادار ایشان یا دشمن ایشان حدس می زنیم براساس آن خبری که در بند قبل از آن گفتگو شد؛ حدس زدن حال و هوا و ذهن زبان فرد خصوصا شخصیت رفیعی همچون امام معصوم علیه السلام، بی کش و پیمان و بی ضابطه نیست و اساسا کار هرکس نیست، باید فرد از شخصیت امام معصوم علیه السلام شناختی روشن و عمیق و مبتنی بر آیات و احادیث و تواریخ معتبر و حتی مباحث معرفتی ائمه شامل اخلاق،آداب، عقاید وحتی تاحدودی فقه داشته باشد. باید فی المثل شناختی روشن از حدود و ثغور عاطفه ورزی امام علیه السلام و نسبت این عاطفه ورزی با عدالت مندی و دشمن ستیزی امام داشته باشد و… و لااقل اگر خود تحقیق نکرده است با یک عالم معتبر بلکه با یک نحله معتبر هماهنگی کرده باشد و روضه های خود را برایشان عرضه کرده و تاییدگرفته باشد.

حتی در نسبت دادن  زبان حال به دشمن هم آگاهی به تاریخ و شخصیت وی و نسبت او با امام علیه السلام و نظرات ایشان درباره وی و… لازم است و هر زبان حالی را نمی توان به او نسبت داد چه اینکه گاهی بر اساس اسناد معتبر از ذهن و زبان یک فرد، حال و هوای خاصی را اساسا نمی توان به او نسبت داد.
در قدیم روضه های طلاب مبتدی را استادان برایشان می نوشتند و ایشان مکلف بودند تا مدتی از روی نوشته بخوانند تا وقتی که خود به توان قابل توجهی در درک مسایل  برسند.
این که عرض کردم خود را مستند به یک نحله فکری کند به این خاطر است که برخی انتقادها ریشه در اشکال مداح ندارد بلکه مداح واقعا تلاش خود را کرده و از استادان معتبری تایید گرفته بلکه ریشه در اختلاف نظر بین خود صاحب نظران دارد که مثلا آیا امام معصوم در لحظات آخر از قاتل خود طلب آب می کند؟ برخی عزت مندی را غلبه می دهند و چنین زبان حالی را مردود می دانند برخی هم عنصر هدایت گری را غالب می دانند و احتمال چنین چیزی را روا می دانند گرچه هر دو دسته حکم قاطع نمی کنند.
و البته اینجا درد و دل دیگری هم هست که ما هنوز مکاتب و نحله های فکری را دسته بندی و درجه بندی و استانداردسازی به آن صورتی که باید نکرده ایم. باید اجازه های اجتهاد و اجازه روایتی که در قدیم برای همین امر بود احیا شود و به همین هم بسنده نشود بلکه نحله های معتبر درجه بندی و شناسایی و معرفی شوند. موسسات علمی معتبر بایستی در حوزه، علی الخصوص، و در دانشگاه در طی کرسی های نظریه پردازی، کرسی هایی اساسی تر تحت عنوان کرسی های مکتب پردازی تشکیل دهند و گواهی علمی صادر کنند.
رابعا گاهی اوقات بعد از طی مراحل فوق باز می بینیم که اجتماع ِشنونده به هر دلیلی آمادگی شنیدن آن مطلب را ندارد، مثلا در منطقه ای هستیم که مردمانش هنوز مباحث عرفانی مربوط به غلبه هدایت گری ائمه علیهم السلام را در این حد نشنیده اند؛ اینجا هم گفتن هر مطلبی به صلاح نیست مگر آنکه مقدمات فکری آن توسط استادان فن در بستری زمانی جاانداخته شود، یا اینکه اساسا اوضاع منطقه یا عالم سیاست و تشخیص های رهبران دینی اجازه بیان فلان مطلب را نمی دهد، پس مداح به علوم اجتماعی و فرهنگ شناسی و حتی سیاست  هم نیاز دارد تا بیان به موقعِ ذکر اهل بیت علیم السلام و از جمله زبان حال را درست تشخیص دهد و البته این علوم از مقدمات و موادخام لازم برای اجرای فنون بلاغی است.
الغرض مساله مداحی و شئون آن محتاج یک کار علمی بلکه اساسا باید یک دانشکده ای تحت عنوان ذاکری اهل بیت علیهم السلام تاسیس شود و علوم دینی و ادبی و انسانی و اجتماعی در آن به کفایت تدریس شود؛ والسلام


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

حیدری 20 آبان 1392
دانشکده مداحی نه بلکه دانشگاه مداحی........ چه شود ،چه استقبالی،به به
سید سروش ساداتی جمالی 24 آبان 1392
با سلام بهتر بود از این دوست عزیز سوال شود شما از کدام دانشکده ذاکری اهل بیت فارغ التحصیل شدید؟دوست عزیز به امور خودتان برسید.
ذاکر اهل بیت:سید سروش ساداتی جمالی

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.058 seconds.